بهزاد بلور
14/05/2007, 18:52
بچه گی هام مطمئن بودم که خدا یه مرد پیر با ریشهای بلنده که تو آسمون پرواز میکنه. چرا که همه پیشواهای مذهبی وروحانیون، مرد هستن. بیشترش هم تقصیره میکلانژه هنرمند ایتالیائی یی که 500سال پیش خدا رو زیر سقف کلیسا با ریش سفید نقاشی کرد.
تو بیت المقدس (منظور قسمت قدیمه شهره) همه مرد بودن! خاخامها، پدرروحانی ها، پیشنماز مسجد. فقط بین سربازا زن بود و راهبه های آرامگاه مریم مقدس .
ادامه "دختری، به نام ... خدا" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
9/05/2007, 13:20
گفته شده که دو هزار سال پیش سه مغ یا سه مرد دانا، بدنبال یک ستاره رانما راه افتادن و به
این اقلیم که اول هزارتا اسم داشته بعد فلسطین و یهودا بوده و اسرائییل شده، بعد فلسطین شده و بعد دوباره اسرائیل شده . . . رسیدن در بیت اللحم تولد مسیح موعود رو دیدن!
شباهت این داستان و ماموریت ما تو یکی از سفرای تاکسیمون به من حلول کرد.
ادامه "سه مرد دانا" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
4/05/2007, 15:19
خستگی در چهره اش موج می زد. هر شب حدود یازده پیدایش می شد. به جای قدم برداشتن، پاهایش را به زور روی کف مرمرین لابی هتل می کشید و هیکل درشتش را روی یکی از مبل های قسمت خلوت تر سالن می انداخت، سیگاری می گیراند و با ولع تمام می بلعیدش. شبی که باهاش آشنا شدم، لابی شلوغ بود. گوشه ای نشسته بودم و داشتم مطلبی برای همین وبلاگ تایپ می کردم که صدای کشداری پرسید: "می توانم اینجا بنشینم؟"
ادامه "شیکل یا "زهرهلاهل غزه"" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
1/05/2007, 0:27
تمام اتفاقاتی که توو اون کشور تجربه کردیم یه طرف، چیزی که توو راه برگشت فرودگاه دستگیرمون شد یه طرف.
ادامه "2 سکته و 1 طلاق درتل آویو" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
29/04/2007, 23:01
دومین باری که از بیت المقدس به تل آویو رفتیم، هرم آفتاب نیمروز مدیترانه ای، امان هر سه مان را برید. از تاکسی پیاده شدیم و 350 شکیل، که چیزی معادل 82 دلار می شود، به راننده دادیم و پناه بردیم به سوپر مارکتی که چند پله ای از خیابان و پیاده روی کنارش، پایین تر بود. نوشیدنی خنکی گرفتیم و در سایه درختان بلوار عریض وسط خیابان، منتظر ماندیم تا مئیر از راه برسد.
ادامه "آوی و "اخمدی نجاد"" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
29/04/2007, 22:06
همون روزهای اول فهمیدیم که ده روز برای دیدن اسرائیل و پوشش همه چیزهایی که برنامه ریزی کرده بودیم خیلی کمه. این وسط من از همه بیشتر احساس کمبود وقت می کردم چون تصمیم داشتم حداقل چهار تا گزارش ویدیویی تهیه کنم و روی کاغذ کلی بلندپروازی کرده بودم.
ادامه "کارهایی که نکردیم" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
29/04/2007, 18:25
سفر ما به اسرائیل، حکایت رد شدن سیاوش از آتشه ( سوزنده اس) . کله مون پرضد و نقیض شده، اطرافیانمونو گیج کردیم، کلی کارهای عجیب ازمون سرزد. یکیش تبرک تسبیح بود. اونم من! که معروفم به لامذهبی.
ادامه "مرد 200 ساله" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
28/04/2007, 10:54
اینکه با چه جنگ اعصابی بالاخره با وساطت مغازه دار و سرباز اسرائیلی ومهدی خودمون، بالاخره بار سوم، دربون تخت سلیمان رضایت داد که وارد صحن مسجد بشم، ... بماند.
ادامه "زیر سنگ معراج" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
27/04/2007, 13:22
و ای تمام درختان زیت خاک فلسطین
وفور سایه خود را به من خطاب کنید؛
به این مسافر تنها، که از سیاحت اطراف "طور" می آید
و از حرارت "تکلیم" در تب و تاب است.
"سهراب سپهری"
ادامه "هنوز در سفرم" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
26/04/2007, 13:50
من مورخ نیستم. این جا در هتل دان پانورامای تل آویو هم منبعی در دست ندارم که بتوانم با مراجعه به آن، گزارشی اجمالی از چگونگی پیدایش یکی از جوان ترین ادیان دنیا به دست دهم. اگر منبعی هم در کار بود، وبلاگ جای این حرف ها نیست.
ادامه "حدائق البهائیون" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
26/04/2007, 13:41
یه شب که داشتیم توو اورشلیم/قدس دنبال جای پارک میگشتیم چشممون افتاد به پلاک خیابونی که پشت یه وزارتخونه بود... شارع کوروش!
ادامه "یک پر از بال کوروش ما را بس" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
26/04/2007, 13:09
سفرمان می رود که تمام شود. هنوز خیلی جا ها مانده که ندیدیم و تنها با محدودی از مردم متنوع این سرزمین فرصت صحبت پیدا کردیم. هرچند هر جا بحث بحران میان فلسطینیان و اسرائیل شد، همه از صلح گفتند، ولی امیدی به تحققش نیافتم. هرکس دیگری را متهم می کند و عدم رسیدن به آن را به گردن آن یکی می اندازد و اتفاقا حتی با جملات مشابه. در هر دو سو آدم هایی را هم دیدم که آمریکا را مانع تحقق صلح معرفی می کردند. نشانی از نسلی تازه با نگاهی تازه هم نیافتم و هر چه بدنبال افرادی با نگاه متفاوت گشتم کمتر یافتم. در هر دو سو این نگرانی که عقب نشینی از مواضع می تواند به خیانت تعبیر شود دیده می شود. عدم وحدت نظر در میان فلسطینی ها شاید از معدود نکاتی بود که از هر دو طرف به آن خرده می گرفتند و آن را هم عاملی در میان دیگر عوامل معرفی می کردند. دوستی می گفت اگر گذشته اسرائیل را می خواهید، به اورشلیم نگاه کنید، حال را در تل آویو جستجو کنید و برای آینده حیفا را ببینید. در حیفا مسلمان و یهودی در آرامش زندگی می کنند. گره این بحران آنقدر به هم پیچیده و کلافش آنچنان سردرگم است که به ظاهر تنها معجزه می تواند راهگشا باشد. اما آیا در سرزمینی که زادگاه بزرگترین ادیان بشری است، انتظار معجزه، امیدی واهی است؟
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
26/04/2007, 12:00
از همان سال ها که ایران بودم می شیندیم، بعضی ها برای معالجه یا هر دلیل دیگه می رن اسرائیل ولی توی پاسپورتشون روادید یا مهر ورود نمی زنن تا مشکلی در بازگشت به ایران پیدا نکن. تو این سفر چون هر سه ما با پاسپورت های اروپایی به اسرائیل اومدیم، بنا به قرارداد دوجانبه اروپایی ها با اسرائیل احتیاجی به ویزا نداشتیم. اما بهمون گفتن اگه نمی خواین مهر ورود توی پاسپورتتون بخوره قبل از هر چیز به مامور اداره مهاجرت این نکته رو تذکر بدین. برام جالب بود که مگه اروپایی ها هم نگرانی دارن از مهر ورود به اسرائیل که فهمیدم ظاهرا اونایی که به کشورهای عربی سفر می کنن ترجیح می دن این مهر رو تو پاسشون نداشته باشن تا مشکلی براشون پیش نیاد. احتمالا چیزی شبیه مشکلی که آمریکا با رفتن به کوبا داره و کوبایی ها هم مهر رو توی پاسپورت نمی زنن. بهزاد می گه شنیده دوبی مشکل ایجاد می کنه و اینجا هم اسرائیلی ها ازش پرسیدن چرا دوبی رفتی. خلاصه ما هم گفتیم مهر ورود رو تو پاس نزنن و او هم نزد و یه کاغذ داد که روش مهر زده بودن ولی جالب این بود که دو قدم اون طرف تر این کاغذو هم از ما گرفتن و هر چی گفتیم مشکلی پیش نمی آد گفتن نه. و البته یه بار پیش اومد و یه ساعتی دم در دیوار ندبه پلیس ها گیر دادن که اون کاغذ کو؟
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
25/04/2007, 18:30
دیروز در پارک یرکون تل آویو، همراه خانواده ای ایرانی بودم که به بهانه روز استقلال این کشور برای کباب خوری آمده بودند. مثل همه برخوردهای دیگرمان در این سفر، از مهمان نوازی بی دریغشان چیزی نمی گویم که ظاهرا خصلت همه شان است. با اغلبشان گپی زدم و از هر دری گفتند و طبق معمول ایران جای بزرگی را در زندگیشان پر می کند. از تلویزیون و موسیقی بگیر تا آداب و رسوم و همه آنچه آنها بعنون اخلاق ایرانی تحسینش می کردند. یکیشان حاضر بود همان دم اگر لوازمش فراهم شود به ایران برگردد، آن یکی می گفت اگر به خاطر دخترش نبود نمی آمد و یکی دیگر البته به زندگی در کشور یهود ایمان داشت ولی چشم انتظار بهبود روابط و فراهم شدن امکان دیدار از ایران و نشان دادنش به فرزندان بود. همه خاطراتشان از ایران خوب بود و هر چه کردم تا واقعیت را دریابم یا تعارف می کردند و یا به واقع بدی از مسلمانان ایرانی ندیده بودند. البته می گفتند که الزام برخی قوانین اسلامی را بر خود دوست نمی داشتند ولی بیش از این انتقادی نداشتند. یکیشان به شوخی مرتب می گفت: "مرگ بر اسرائیل". وقتی چرائیش را پرسیدم از وضع پوشش زنان در این کشور ناراضی بود و به ولنگاری زنان معترض. می گفت آزادی اجتماعی اینجا خوب است ولی دیگر نه تا این حد. خانواده ای به نسبت مذهبی بودند.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
24/04/2007, 23:30
بنزین ما تمام شد. هر سه به شدت خسته ایم. بهزاد و من امروز (سه شنب) مسیر بیت المقدس تا تل آویو را تقریبا بیهوش طی کردیم. امید، صبح زود راهی تل آویو شده بود تا از فرصت جشن های تاسیس اسراییل، استفاده کرده و با جمعی از ایرانیانی که بساط سور و ساطشان در پارک یارکون به راه بود، به گفتگو بنشیند.
بهزاد و من بیت المقدس را دیرتر ترک کردیم. "ویا دلاروسا" یا "طریق الآلام" را ندیده بودم. بهزاد هم مسجد الاقصی و قبه الصخره را از دست داده بود. دیروز، برای دومین بار به دیدار دیوار ندبه و الحرم الشریف رفتم و چند صد عکس گرفتم که حاصل کار به لطف زحمات امید، روی فلیکر قابل مشاهده است. بهزاد هم، همسفر عیسی مسیح شده، طریق آلالام یا مسیر رنج و محنت را با او پیموده بود. دیشب، بهزاد اوقاتش تلخ بود که چرا برای دومین بار به الحرم الشریف، راهش نداده اند.
ادامه ""شتاب کن ناصری"" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
23/04/2007, 12:22
این عکس از بالای باغ های بهایی در حیفا گرفته شده و در انتهای عکس در ساحل دریای مدیترانه شهر عکا واقع است. می گویند بهاءالله از قلعه ای در شهر عکا که در آن، در تبعید زندگی می کرد محل باغ های بهایی را دیده بود و دستور داده بود زمین های این ناحیه را بخرند.
ادامه "باغ های بهایی" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
23/04/2007, 10:22
حدود 10 صبح، از تل آویو راه می افتیم به مقصد حیفا. هدف از این سفر چیز دیگری است که داستانش را به موقع تعریف خواهم کرد اما در مسیر، از جایی دیدن می کنیم که چیزی از داستان اصلی، کم ندارد. ده، پانزده کیلومتر مانده به حیفا، ماشین می پیچد به فرعی و از دروازه ای بزرگ، وارد کیبوتص هزوریا می شود.
ادامه "دهکده کمونیستی" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
22/04/2007, 1:51
«- اى دختران اورشليم! شما را
به غزالان و ماده آهوان ِ دشت سوگند مىدهم
دلارام ِ مرا كه خوش آرميده است بيدار مكنيد
و جز به ساعتى كه از خود خواسته
از خواباش بر نهانگيزيد!»
"غزل غزل های سلیمان"
ادامه ""دختران اورشلیم"" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
21/04/2007, 17:18
جمع ظهر ما با عجله بساطمون ( دوربین و میکروفن...) رو جمع کردیم که بریم نماز جمع.
ادامه "نماز جمع نرفتم" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
21/04/2007, 9:28
جمع بیستم آوریل (سی و یکم فرورین) حدود یازده صبح به وقت بیت المقدس، با زنگ موبایل از خواب بیدار می شوم. از دوشنب هفته گذشته، یعنی روز ورودم به اسراییل، شبی سه چهار ساعت بیش تر نخوابیده ام. شب قبل، 5 صبح به رختخواب رفته ام و حسابی گیج خوابم. گوشی را باز می کنم، دوستی از ایران زنگ زده و می گوید نگرانم بوده. حال صحبت ندارم و سوالاتش را کوتاه پاسخ می دهم و می گویم می خواهم بخوابم و عصری بهش زنگ خواهم زد. موقع خداحافظی توصیه می کند که مبادا امروز به مرکز شهر بروم. می پرسم "چرا، مگر خبری شده؟" می گوید "نه، ولی جمع است و معمولا نماز جمع بیت المقدس، درگیری است." به او اطمینان می دهم که برنامه ای برای نماز جمع نداریم. خداحافظی می کنم و عین برق از رختخواب می پرم بیرون و نیم ساعت بعد در لابی هتلم.
ادامه "نماز جمع در "الحرم القدس الشریف"" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
21/04/2007, 0:02
امروز به شهر قدیمی بیت المقدس (اورشلیم) رفتیم. سعی کردیم به نماز جمع برسیم. از بازار رد شدیم و دم در ورودی منتهی به محوطه مسجد الاقصی و قبه الصخره با پلیس اسرائیل روبرو شدیم. اول می خواستن بدونن که ما مسلمونیم یا نه و بعد هم کارت های خبرنگاری و پاسپورتمون رو چک کردن. حالا دو قدم اونطرف تر نوبت مسئولین حفاظتی مسجد بود که مطمئن بشن ما مسلمونیم. راهی جز خوندن سوره حمد نبود اما بعد که گفتن نمی شه از نماز فیلمبرداری کرد، من منصرف شدم و برگشتم تا بعد از نماز برم داخل. بیرون دم در کنار سربازای اسرائیلی وایستادم و منتظر ... احساس می کردم فضا خیلی سنگینه و همه این آرامش به مویی بنده. نماز تموم شد و جمعیت هجوم آوردن به بیرون. چشم ها و نگاه ها رو دنبال می کردم. خیلی آسون می شد حدس زد که چطور می شه با یه اتفاق ساده یهو همه چی عوض شه و مثه همه اون دفعاتی که اتفاق افتاده آتیش درگیری و خشونت همه جا گیر شه. پیرزنی موقع عبور به میله حفاظ سربازای اسرائیلی خورد و با عصبانیت میله رو هل داد یه طرف دیگه. سرباز مسئول به سرعت اومد و کل میله هاشونو عقب کشید و چند سانتی بیشتر راه رو برای عبور و مرور باز کرد. چشم ها در هم می افتاد و می دیدم که گاه چه خشمی از اونها بیرون می جهد. این وسط بچه ها از همه بی خیال تر رد می شدن و گاهی با لبخند یا اشاره سلامی به مامورای پلیس می کردن. حدس زدم باید کار سختی باشه تحمل این نگاه ها رو کردن، خصوصا برای مامورایی که سن و سال زیادی هم ندارن و احتمالا به راحتی درک نمی کنن این فلسطینی ها اونها را به چشم اشغالگر نگاه می کنن.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
20/04/2007, 12:02
احمد، یوسف و باسم، سه عرب فلسطینی ساکن بیت المقدس اند. در قهوه خانه ای در بخش عرب نشین بیت المقدس با آن ها آشنا شدم. روزهای جمع و شنب، در اسراییل تعطیل عمومی است و کافه ها، رستوران ها، بارها و کلوب ها تا اواخر شب بازند و پذیرای مردمی که خسته از یک هفته کار و تلاش روزانه، می خواهند شبی را با دوستان و بستگانشان به تفریح بگذرانند.
ادامه "از رنجی که می برند" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
20/04/2007, 7:54
از قبل از سفر به اسرائیل ما مواظب حساسیتی که نسبت به اسم شهر بیت المقدس وجود داره بودیم.
ولی خوب ما اومدیم اینجا و هر بار خواستیم به تاکسی بگیم داریم میریم کجا گفتیم" اورشلیم" هر بار میگفتیم بیت المقدس ، منظورمونو نمیفهمید!
ادامه "بیت المقدس" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
20/04/2007, 5:01
مشکلات مردم در نواحی تحت اشغال اسرائیل و آنها که ملیت اسرائیلی ندارند (اعراب ساکن بیت المقدس) یکی دو تا نیست. امشب از همراهی پرسیدم که آیا عرب های فلسطینی به خارج سفر می کنن یا نه. او می گفت تقریبا این کار غیر ممکنه. برای این کار، از طریق اسرائیل که باید فراموشش کرد و تنها از طریق مصر و بیشتر اردن این کار ممکنه که سخت تر از اجازه خروج، مجوز برگشته اونه. به این صورت عملا مردم این منطقه علاوه بر محصور شدن توسط دیوار حائل و مشکلات عبور و مرور در اسرائیل، امکان خروج بی دردسر از منطقه رو هم ندارند. با این حال ظاهرا مسیحی ها از این قاعده مستثنی هستن و به نسبت راحت تر به کشورهای خارجی سفر می کنن. آنها به طور سنتی از موقعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالایی برخوردارند و مهمتر از آن هیچ وقت مشکل امنیتی برای اسرائیل محسوب نشده اند و به رغم مشکلی که با دولت اسرائیل دارند، هیچ وقت تهدید امنیتی ایجاد نکرده اند.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
19/04/2007, 19:56
راستش از وقتی وارد اسرائیل شدیم چه ایرانیان یهودی و چه دیگر سازمان هایی که به نوعی با اونها ارتباط داشتیم خیلی از ما استقبال کردن و هر چه خواستیم و نخواستیم در اختیارمون گذاشتن. گردوندنمون، قرار مصاحبه جور کردن، مصاحبه دادن و حتی هلی کوپتر سوارمون کردن. در مقابل، دسترسی ما به فلسطینیان خیلی محدود بوده و هرچند هنوز اول سفرمونه ولی به نسبت قابل پیش بینی است که مشابه اونچه از سوی اسرائیلی ها دیدیم حتی اگر بخواهند در توانشون نباشه. اینو اضافه کنین با مثلا آدم ربایی الن جانستون و اتفاقاتی که می افته و ببینین که یه خبرنگار چقدر باید حواسش جمع باشه که فرمون بی طرفی از دستش در نره و وارد جاده خاکی نشه. طبیعتا منظورم این نیست که لزوما طرف اسرائیلی اطلاعات غلط می ده ولی همونطور که بچه ها هم قبلا گفتن، اینجا هیچی سیاه و سفید نیست و همه چی خاکستریه و ما باید بتونیم به درستی اینو منتقل کنیم.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
19/04/2007, 17:56
"تل" به زبان عبری، معنای پشته و تپه می دهد و "آویو" یعنی فصل بهار. این نکته را امروز از راننده ای که ما را به فرودگاه Sde Dov در تل آویو می برد شنیدیم و چند دقیقه بعد ترکیب "بهارتپه" وارد زبان فارسی شد.
تل آویو در دهه 80 قرن نوزدهم ساخته شد تا یهودیانی که توانایی مالی زندگی در شهر عرب نشین و زیبای یافا را نداشتند در آن زندگی کنند. امروز البته این شهر در زیبایی و رفاه و آسایش به راحتی، شانه به شانه بسیاری شهرهای اروپایی می زند.
ادامه "تل آویو یا "بهارتپه" ؟" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
19/04/2007, 2:47
اینجا روزی سه بار عقیده عوض میکنم. هیچوقت فکر نمیکردم که اینقدر از یه چیزی بی اطلاع باشم و درعین حال نسبت بهش متعصب. اول به خودم قول داده بودم که فقط به اینجا بگم "فلسطین اشغالی" !
ادامه "جاده برو ، ما برو" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
19/04/2007, 2:32
هیچ فکرش را می کردید یک یهودی ایرانی ساکن اسراییل به "ایستادگی احمدی نژاد در مقابل آمریکا" افتخار کند؟ اگر فکرش را نمی کردید، اشتباه می کردید.
ایرانی های اسراییل، دست کم آن هایی که ما دیدیم به ایران عشق می ورزند و آرزویشان، دیدن دوباره سرزمینی است که آن را "وطن" خود می دانند. پیش از سفر به این جا، به ما هشدار داده بودند که ممکن است رفتار بعضی از یهودیان ساکن اسراییل، چندان دوستانه نباشد و به هدف و نیت اصلی سفر ما به اسراییل مشکوک باشند و ما را ماموران احتمالی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی بدانند، اما در عمل، (دست کم تا حالا) هر جا ایرانی دیدیم، جز استقبال بسیار بسیار گرم و دوستانه، چیزی ندیدیم.
ادامه ""به احمدی نژاد افتخار می کنم"" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
18/04/2007, 9:25
ماموران امنیتی همه جا در بیت المقدس یا اورشلیم دیده می شوند. اما نکته جالب این است که آنها حضور دارند ولی جزوی از زندگی شده اند و اگر مثل ما با چشم کنجکاو به همه جا نگاه نکنی چه بسا فراموششان کنی. دم در رستوران ها، ورودی دانشگاه، ورودی سینما و فروشگاه های بزرگ ... همه جا ماموران، ساک ها را بازرسی می کنند. در کنار دیوار ندبه یا دیوار غربی کپسولی است که برای انداختن بمب و خنثی سازی اش تعبیه شده است. ولی شاید جالب ترین نکته این باشد که رانندگان تاکسی وقتی مسافر سوار می کنند از بستن کمربند ایمنی معافند تا در صورت حمله از سوی مسافر(ان) بتوانند از خود دفاع کنند (ظاهرا یکی دو مورد اتفاق افتاده است).
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
17/04/2007, 23:57
تو این بیست و چهارساعتی که اینجا هستیم ( قدس/اورشلیم/بیت المقدس) فهمیدم که این شهر مشکل آب داره!
آبیاری اینجا قطره ایه، و با اینکه این کشور کنار دریای مدیترانه اس، رسوندن آب به شهرهاش دردسره!
ادامه "آب مقدس" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
17/04/2007, 23:49
دانشگاه "عبری اورشلیم" روی تپه ای قرار دارد به اسم Mount Scopus یا "هارهتسوفیم". وارد دانشگاه که شدیم، یک ربعی باید پیاده راه می رفتیم تا برسیم به "انستیتو ترومن" که به روایت جمله ای که بر پیشانی ساختمانش نوشته شده برای "ایجاد صلح" بین اعراب و اسراییل تاسیس شده است.
ادامه "اسلحه دارید؟" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهدی پرپنچی
17/04/2007, 0:08
این که در لابی هتل بنشینی و در حال وبلاگیدن سیگار دود کنی و همکاران مثبتی مانند بهزاد و امید غیر سیگاری را حرص بدهی، نعمتی است که در هیچ کشور اروپایی نمی توان سراغی ازش گرفت؛ پس تا همین جایش یک هیچ به نفع قسمت فلسطینی نشین بیت المقدس.
ادامه "وقایع اتفاقیه مدینات یسرائیل" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بهزاد بلور
16/04/2007, 18:15
منم جزو تیم بی بی سی اومدم اینجا. یه چند ساعتیه که رسیدم
توو این چند ساعت یاد گرفتم که دو رو و حتی سه رو بشم.
حالا جریان چطوری شد که من اینجا، به این نتیجه رسیدم
برای رسیدن به هتلمون یه مینی بوس سوار شدیم که پراز مسافرای پاسپورت اسرائیلی بود. بیشتری آدمای مذهبی و سنتی یهودی بودن. مدل کلاه دار و زنای حجاب دار ( البته روسری نیست یا کلاه گیس میزارن یا یه کلاه کشی که تمام مو ور میپوشونه ، این مورد آخری بود) . اونجا ازمون پرسیدن که با وجود کشور اسرائیل مخالفیم یا نه ؟
ادامه "فلسطین، اسرائیل و ایرانی" »
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
16/04/2007, 17:38
با احساسی چند گانه از پنجره هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ به تل آویو نگاه می کنم. حتی دو ماه پیش تصور سفر به اسرائیل برایم غیر ممکن می نمود. از دیشب که خبرهای بدی از الن جانستون، خبرنگار ربوده شده بی بی سی منتشر شد، مرتب چهره اش را مجسم می کنم. و احساس خوبی ندارم، نه از ترس که بیشتر از نوعی عذاب وجدان. چرا؟ اینکه احتمالا بدون خطر دارم به اسرائیل می روم و او که قرار بود همین روزها ماموریتش تمام شده باشد، معلوم نیست به چه گناهی گرفتار شده است.
حالا داریم در فرودگاه بن گورین فرود می آییم. گذر از کنترل پاسپورت بدون دردسر است. می گوییم برای تهیه گزارش آمده ایم و معرفی نام را تحویل می دهیم. کمتر از ۵ دقیقه بعد پاسپورت را تحویل گرفته ایم. از ورود به آمریکا هم ساده تر است، نه انگشت نگاری و نه عکسبرداری.
به جای تاکسی سوار مینی بوس کوچکی می شویم که هرچند غرغرهای بهزاد را به همراه دارد ولی تجربه بدی نیست. با دختری که از آمریکا آمده تا در اسرائیل زندگی کند گپ می زنیم. کار به احمدی نژاد می کشد و یهودی ستیزی و نهایتا انتقاد از بی بی سی در نحوه پوشش اخبار مناقشه اسرائیل و فلسطینیان.
به بیت المقدس می رسیم. شهری با پستی بلندی های زیاد. خانه های سنگی شبیه به هم و ترافیک. اتومبیل ها چندان کهنه نیستند ولی حس و حال اروپایی هم ندارند. در نگاه اول بیت المقدس شهری کاملا شرقی است با نشانه های یهودیت. پرچم های کوچک اسرائیل که احتمالا به مناسبت روز استقلال روی ماشین ها نصب شده اند و مردانی با یرموک (کلاهی شبیه عرقچین که به قول هم صحبتمان در مینی بوس یادآور این نکته است که خدا همیشه بالای سر ماست). مناطقی که از آنها رد می شویم ظاهرا یهودی نشینند که نشانه چندانی از اسلام نمی بینیم. بیت المقدس با اکثریت عرب مسلمانش باید چهره دیگری داشته باشد.
۴۵ شیقل (Sheqalim) می دهیم و وارد هتل می شویم. ده روز پر مشغله ای در پیش داریم.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
13/04/2007, 16:44
از 28 سال پیش به این طرف در ایران، اسرائیل سرزمین مگو بوده است. هیچکس حق نداشته در باره این سرزمین چیزی بگوید و یا حتی اسمش را بنویسد. به جای اسرائیل بیشتر از واژه رژیم صهیونیستی و رژیم اشغالگر استفاده شده است. در چند سال گذشته البته بردن نام اسرائیل دیگر در ایران ممنوع نیست یا لااقل در روزنامه ها کم و بیش از اسرائیل هم استفاده می شود.
وقتی اسمش ممنوع بوده، کمتر کسی هم حق داشته در باره آن چیزی بنویسد یا بگوید.
سرزمین ناشناخته ای که برای بعضی ایرانی ها پر رمز و راز است. کمتر در باره شیوه حکومت و مردمانش چیزی شنیده ایم. نه فقط از یهودیان و مسلمانان ساکن آن سرزمین که حتی از ایرانی های مقیم آن کشور چیز زیادی نمی دانیم. درست است باورش سخت است در کشوری که بردن نامش ممنوع است مردمانی فارسی زبان زندگی می کنند.
همراه همکارانی از بخش فارسی بی بی سی برای ارائه تصویری از این کشور آماده سفر می شویم. آخرین هماهنگی ها انجام شده و چمدان ها را بسته ایم و ... به زودی گزارش هایمان را در همین وبلاگ، سایت و رادیوی فارسی بی بی سی خواهد دید و شنید.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست